اهورا اهورا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

اهورا نبض زندگی

بعد از ۶ سال نوشتن ...

یه خبر خوب

پسرکم روزهای جمعه خیلی دل مامان میگیره امروز هم مثل همه جمعه ها دلگیر بودم که خبر قبول شدن بابایی برای فوق لیسانس خیییییییییییلی خوشحالم کرد خدا رو شکر اما امروز شما خییلی کم اشتها و غر غرو بودی فکر کنم مرواریدات تو راهن عزیز مادر ...
15 دی 1391

کارهایی که تو این 5 ماه یاد گرفتم

کارایی که من تو این پنج ماه یاد گرفتم خیلیییییی زیادن و به خودم افتخار میکنم   مثلا من یاد گرفتم غلت بزنم و تمام تلاشم رو میکنم تا سرم رو بالا بگیرم من مامان و بابام رو میشناسم و بغل اونا آروم میشم من خونمون رو میشناسم و رو تخت خودمون بهتر شیر میخورم من ارتباط خوبی با لوستر و قاب های روی دیوار برقرار کردم و میتونم یه ساعت با لوستر خونمون صحبت کنم من از لباس بدم میادو به نظرم چیز مضخرفیه فهمیدم ناخن گرفتن به تمرکز احتیاج داره و تمام تلاشمو میکنم تا مامانی نتونه اینکارو انجام بده منتظر چی هستین همینا بودن ...
14 دی 1391

اهورایی و کالسکه

پسر عزیزم امروز همش غر میزدی بابایی پیشنهاد داد که کالسکه سواری کنی و شما کلی استقبال کردی اینم عکسات                                                                                            &...
13 دی 1391

پنجمین ماهگرد تولدت مبارک عزیزم

عزیز دلم مامانی ۵ ماهه شدی مبارکت باشه نفسم این روزا خیلی بی اروم شدی خیلی اذیت میکنی نمیدونم چرا ولی امیدوارم خوب شی پسرکم کمتر اذیت کنی نانازم خیلی ازت گله کردم حالا بگذار از خوبیهاتم بگم خیلی با نمک میخندی رابطه خیلی خوبی با عمو مجید و خاله سارا داری ولی هنوز خیلی متوجه انوشا نشدی عمو وخاله هم خیلی شما رو دوست دارن همس براشون دلبری میکنی با مامانی { مامان خودم} خیلی رابطه صمیمانه ای داری تا بغلت میکنه یقه لباسش رو میگیری میخوابی اونم خیلی دوستت داره عاشقته پسرم انشاالله همیشه سلامت باشی و از خداوند میخواهم به من توان بده تا بتونم خوب تربیتت کنم ...
13 دی 1391

اولین سوپ نفسم

جوجه اهورا املوس یه سوپ خوچزه واست پزیدم مامانی با جوجه محلی که خاله پری داده بود دست گلش درد نکنه البته به سوپ نمک نزدم فکر میکردم نمیخوری ولی با اشتها خوردی جوجه نازم میخوام تا یک سالگی بهت نمک ندم امیدوارم که بدون نمک بخوری واسه سلامتیت بهتره نانازم خاله فرنوش خیلی سفارش کرد که بهت نمک ندم شما خودت اینقدر نمک داری که فشار خون مامان دوران بارداری همش ۱۶ یا ۱۷ بود که کلی نگرانت بودم پس بهتره غذای بی نمک بخوری راستی مامان چند روزه بابات رفته اصفهان خیلی بهانه میگیری همش به عکسش نگاه میکنی و بغض میکنی الان تو راهه داره میاد پشت تلفن کلی باهاش حرف زدی ما که برات شعر میخونیم تو همبا اووووووووو اییییییییییی وانگی همراهیمون میکنی چند تا غلت هم پش...
12 دی 1391